آخرین مطالب
امکانات وب
عشقي در حد کمال ببخش تا عشقي در حد کمال بستاني. دوستت دارم را.......
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 67
گفتم دل ودین بر سر کارت کردم
هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا،تو که باشی که کنی یا نکنی
آن من بودم که بی قرارت کردم!
آن کس که تو را شناخت،جان را چه کند؟
فرزندو عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی،هر دو جهانش بدهی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟
ای د دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 66
سلام وسلام
بعدازحدود نزدیک به دوسال امروز وبلاگمو بازکردم حتی نامشو انگار یادم رفته بود رمز ورودش که بماند که بعداز کلی این ایمیل اون ایمیل باز کردن رمز جدید براش گذاشتم این وبلاگم شده دفترخاطرات از سال 87 مطالب خوب رو میذارم وامروز 96هست حدود 10سال واقعا گذشت .این قافله عمرعجب می گذرد.
وواقعا عجب می گذرد
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 11:41 توسط یاس | دوستت دارم را.......ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 93
گفتم گرفتارم خدا گفتی که آزادت کنمگفتم گنه کارم خدا گفتی که عفوت میکنمگفتم خطا کارم خدا گفتی که می بخشم خطاگفتم جفا کارم خدا گفتی وفایت میدهمگفتم صدایت میکنم گفتی جوابت می دهمگفتم ز پا افتاده ام گفتی بلندت میکنمگفتم نظر بر من نما گفتی نگاهت می کنمگفتم بهشتم می بری؟ گفتی ضمانت می کنمگفتم که ادعونی بگم گفتی اجابت می کنمگفتم که من شرمنده ام گفتی که پاکت می کنمگفتم که یارم می شوی گفتی رفاقت میکنمگفتم ندارم توشه ای گفتی عطایت میکنمگفتم دردمندم خدا گفتی مداوایت کنمگفتم پناهی نی مرا گفتی پناهت می دهم
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم دی ۱۳۹۶ساعت 14:26 توسط یاس | دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 86
ای پادشه خوبان داد از غم تنهاییدل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 115
گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل آن سازمان یا اداره خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است...زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیریهای دشوار . با عدم دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 106
جوان ثروتمندي نزد يك انسانی وارسته رفت و از او اندرزي براي زندگي نيك خواست. مرد او را به كنار پنجره برد و پرسيد:- "پشت پنجره چه مي بيني؟"- "آدمهايي كه ميآيند و ميروند و گداي كوري كه در خيابان صدقه ميگيرد."بعد آينه ي بزرگي به او نشان داد و باز پرسيد: دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 128
نه از افسانه می ترسم نه از شیطاننه از کفر و نه از ایماننه از دوزخ نه از حرماننه از فردا نه از مردن نه از پیمانه می خوردن خدا را می شناسم از شما بهتر شما را از خدا بهترخدا از هرچه پنداری جدا باشدخدا هرگز نمی خواهد خدا باشدنمی خواهد خدا بازیچه ی دست ش دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 115
دیدموسی(ع)..... دید موسی یک شبانی را براهکو همی‌گفت ای گزیننده الهتو کجایی تا شوم من چاکرتچارقت دوزم کنم شانه سرتجامه‌ات شویم شپشهاات کشمشیر پیشت آورم ای محتشمدستکت بوسم بمالم پایکتوقت خواب آید بروبم جایکتای فدای تو همه بزهای منای بیادت هیهی و دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : دیدموسیع, نویسنده : rozanehnama بازدید : 91
مرد نجواکنان گفت :« ای خداوند و ای روح بزرگ ، با من حرف بزن .» و چکاوکی با صدای قشنگی خواند ، اما مرد نشنید .و سپس دوباره فریاد زد : « با من حرف بزن » و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین افکن شد ، اما مرد باز هم نشنید .مرد نگاهی به اطراف ان دوستت دارم را.......ادامه مطلب
ما را در سایت دوستت دارم را.... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rozanehnama بازدید : 115